شکارچی تنها

من از دریا یاد گرفتم غرقش کنم هر کسی را که از حدش گذشت...

شکارچی تنها

من از دریا یاد گرفتم غرقش کنم هر کسی را که از حدش گذشت...

شکارچی تنها

خیال خام پلنگ من به سوی ماه جهیدن بود
و ماه را ز بلندایش به روی خاک کشیدن بود
پلنگ من ـ دل مغرورم ـ پرید و پنجه به خالی زد
و ماه ـ عشق ِ بلند ِ من ـ ورای دست رسیدن بود.
دختری از دیار فرزانگان
دانشجوی کارشناسی حقوق، دانشگاه آیت الله بروجردی.
تمام مطالب این وبلاگ متعلق به نویسنده است و کپی فقط با ذکر منبع مجاز می باشد.

آخرین نظرات

در آرزوی لیمو !!!

شنبه, ۸ اسفند ۱۳۹۴، ۰۶:۱۱ ب.ظ

یکی از چیزایی که خیلی خیلی خیلی دوست دارم لیموی داخل خورشت هست!!! وقتی توی سلف دانشگاه غذای همه لیمو داره بجز مال اینقدر حرص میخورم که نمیفهمم اون غذا رو چطوری خوردم!!!! بعد هی به دوستم میگم : نگا اون لیمو داره!!!! نگا این لیمو داره !!!!! هیچوقت هم پیش نیومده که توی غذای خودم لیمو باشه !!! هفته ی قبل به " سحر" گفتم: رفتیم به اون مسوول غذا میگی برامون لیمو بذاره؟؟؟ گفت: باشه، بهش گفت اون هم خدایی دوتا لیموی بزرگ گذاشت تو غذای هر دومون!

سرتون رو درد نیارم تا من لیمو رو برداشتم که با قاشق نصفش کنم دستم لرزید و لیمو افتاد و قل خورد و رفت زیر اون میز دیگری!!!!!! منو میگی ، بلند گفتم : سحححححررررر !!! لیموووووووووو !!!!!!!!!!! واااااااای خدا !!! چه صحنه ی دردناکی بود!!!!:))))))) سحر لیموش رو داد به من و گفت من زیاد دوست ندارم واسه تو !!!! با این وجود چشم از اون لیموی مذکور برنمیداشتم و هی حرص میخوردم! به سحر گفتم: شنیدی میگن داغ لقمه تا چهل شبه !!!! الان من تا چهل شب عزادارم !!!!! :))))))))

امروز هم طبق معمول من لیمو نداشتم و لیموی سحر رو خوردم !!!!!!!! :))))))


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۱۲/۰۸
دختری از دیار فرزانگان

نظرات  (۱)

:))))))
پاسخ:
:))))

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">