شکارچی تنها

من از دریا یاد گرفتم غرقش کنم هر کسی را که از حدش گذشت...

شکارچی تنها

من از دریا یاد گرفتم غرقش کنم هر کسی را که از حدش گذشت...

شکارچی تنها

خیال خام پلنگ من به سوی ماه جهیدن بود
و ماه را ز بلندایش به روی خاک کشیدن بود
پلنگ من ـ دل مغرورم ـ پرید و پنجه به خالی زد
و ماه ـ عشق ِ بلند ِ من ـ ورای دست رسیدن بود.
دختری از دیار فرزانگان
دانشجوی کارشناسی حقوق، دانشگاه آیت الله بروجردی.
تمام مطالب این وبلاگ متعلق به نویسنده است و کپی فقط با ذکر منبع مجاز می باشد.

آخرین نظرات

۴ مطلب در بهمن ۱۳۹۴ ثبت شده است

امروز فلسفه ی حقوق داشتیم با استاد " ه " خییییییییلی سخته این درس! به نظرم نمی ارزه واسه یه واحد اینقدر سختی بکشیم! ولی خب به هر حال چاره ای نبود من یه واحد از دروس اختیاریم مونده بود و باید ورمیداشتم!!

این کلاس خوبیش اینه که 10 نفر بیشتر نیستیم، 6 تا پسر و 4 تا دختر !! اکثرا هم از دانشجویان قوی هستن ولی با این وجود صم بکم! از بس سخته!! هیچ حرفی هیچکدوممون برای گفتن نداریم!! حتا آقای " ن " که سر کلاس باید دست بذاری جلوی دهنش و بگی توروخدا ساکت شو دیگه!!!! البته من که کم نمیارم و از لا به لای حرفای استاد سوالاتی واسه مطرح کردن گیر میارم!!!!

خلاصه این جلسه جرات کردم و یه ایراد گرفتم!!!!!!!!

قراره کلاس رو جا به جا کنیم ولی نه پسرا میان با ما هماهنگ کنن ساعت هایی که بیکارن رو و نه ما میریم با اونها هماهنگ کنیم ساعت هایی که بیکاریم رو! و الان دو هفته ست استاد معطل ماهاست که کلاس رو جا به جا کنه!!! این هم یکی از همون ایراداتی هست که من به تفکیک جنسیت تو دانشگاه  دارم!!
واقعن مسخره ست که ما دو هفته ست به این دلیل معطل موندیم!!!!

۳ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۶ بهمن ۹۴ ، ۲۰:۴۴
دختری از دیار فرزانگان

خب راستش رو بخواید من تازه با وبلاگ ایشون آشنا شدم ولی توی همین مدت کم همیشه برام سوال بود که چرا آووکادو؟؟؟ دلیل اینکه این اسم رو برای وبلاگشون انتخاب کردن چیه!!!؟؟؟

اعتراف میکنم منم مثل المی فکر میکردم این وبلاگ متعلق به یک خانم هست ولی بعد از خوندن پروفایلشون متوجه ی اشتباهم شدم!!

تولد وبلاگتون رو تبریک میگم جناب آوو کادو! ایشالا تولد صد سالگیش:)))

۳ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۲۶ بهمن ۹۴ ، ۱۳:۳۶
دختری از دیار فرزانگان

این شما و این هم برادر زاده ی من!!!


وااااای !!! هر وقت میان خونه مون من ایشون رو که اسمش " رادوین " هست میگیرم بغلم چنان فشششششششار میدم که قرررررمزززز میشه!!! به بوس هم اکتفا نمیکنما !! حتمن حتمن باید گازش بگیرم!!!!

۸ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۲۵ بهمن ۹۴ ، ۲۰:۳۲
دختری از دیار فرزانگان

بنا به دلایلی که گفتنش رو فعلا جایز نمیدونم مجبور شدم آدرس وبلاگم رو تغییر بدم!

خب خیلی تلاش کردم اینجا تفاوتی با وب قبلیم نداشته باشه چون به اونجا عادت کرده بودم!

اینجا میخوام فارغ از همه چیز و همه کس بنویسم! گاهی وقتا توی فضای مجازی هم آدم نمیتونه اون طور که باید و شاید راحت باشه! دوست داشتم مطالب اونجا رو انتقال بدم به اینجا که بازم بنا به برخی ملاحظات نتونستم ولی لینکش رو بالای صفحه گذاشتم! 

دوست دارم دوباره مث قبل دور هم جمع بشیم!

اونجا رو چند روزی آپ نکردم چون در حال کلنجار رفتن با خودم برای ترک اون مکان بودم!

به امید روزی که حداقل توی فضای مجازی راحت بتونیم حرفامون رو بزنیم، بدون ترس از قضاوت شدن، ترس از انگشت نما شدن و ... .

۸ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۴ بهمن ۹۴ ، ۱۹:۲۱
دختری از دیار فرزانگان