شکارچی تنها

من از دریا یاد گرفتم غرقش کنم هر کسی را که از حدش گذشت...

شکارچی تنها

من از دریا یاد گرفتم غرقش کنم هر کسی را که از حدش گذشت...

شکارچی تنها

خیال خام پلنگ من به سوی ماه جهیدن بود
و ماه را ز بلندایش به روی خاک کشیدن بود
پلنگ من ـ دل مغرورم ـ پرید و پنجه به خالی زد
و ماه ـ عشق ِ بلند ِ من ـ ورای دست رسیدن بود.
دختری از دیار فرزانگان
دانشجوی کارشناسی حقوق، دانشگاه آیت الله بروجردی.
تمام مطالب این وبلاگ متعلق به نویسنده است و کپی فقط با ذکر منبع مجاز می باشد.

آخرین نظرات

۱ مطلب در شهریور ۱۳۹۵ ثبت شده است

خیلی وقته مطلبی نذاشتم، شاید چون اونقدر درگیر بعضی از مسائل شدم که حتا خودم رو هم به دست فراموشی سپرده م چه برسه به وبلاگ و فضای مجازی و ... !

وقتی آدم انگیزه ی خودش رو یه جورایی از دست میده و سر یه دو راهی عجیب قرار میگیره مغزش هنگ میکنه و واقعا نمیتونه تصمیم درست رو بگیره !

امیدوارم از این دوراهی ها سر راه هیچ کس قرار نگیره ...!

۷ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۰ شهریور ۹۵ ، ۱۳:۲۳
دختری از دیار فرزانگان