شکارچی تنها

من از دریا یاد گرفتم غرقش کنم هر کسی را که از حدش گذشت...

شکارچی تنها

من از دریا یاد گرفتم غرقش کنم هر کسی را که از حدش گذشت...

شکارچی تنها

خیال خام پلنگ من به سوی ماه جهیدن بود
و ماه را ز بلندایش به روی خاک کشیدن بود
پلنگ من ـ دل مغرورم ـ پرید و پنجه به خالی زد
و ماه ـ عشق ِ بلند ِ من ـ ورای دست رسیدن بود.
دختری از دیار فرزانگان
دانشجوی کارشناسی حقوق، دانشگاه آیت الله بروجردی.
تمام مطالب این وبلاگ متعلق به نویسنده است و کپی فقط با ذکر منبع مجاز می باشد.

آخرین نظرات

تازه قراره بعد از عید هم برام بیاره!!!

پنجشنبه, ۲۰ اسفند ۱۳۹۴، ۱۰:۰۸ ب.ظ

یکی از خوردنی هایی که به شددددددت دوست دارم سمبوسه با سس تند هست!!!! روز شنبه سمیرا گفت: من واسه فردا غذا ندارم!! یادم رفته رزرو کنم، گفتم خو با هم میخوریم! گفت میخوای چندتا سمبوسه هم درست کنم بیارم؟؟ منو میگی!!! دلم غنننننج رفت!!!! گفتم وااااااااااااااای سمییییییرااااااا !!! سمبوسه؟؟؟؟؟؟؟؟ توروخداااااااا بیااااااااااار !!!!!!!!!!!!

خلاصه فرداش که میشد یک شنبه سمیرا سمبوسه درست کرده بود و اورده بود، ما 10 تا 13 مدنی 7 داشتیم، وسطش استاد یک ربع بهمون آنتراکت داد! ما هم رفتیم در کلاس سحر، سحر با استاد " س " کلاس داشت، من در زدم، گفتم: استاد ببخشید! میشه خانم ... چند لحظه بیان؟ کارشون دارم!!! سحر از کلاس اومد بیرون و رفتیم تو محوطه ی دانشگاه نشستیم سمبوسه خوردن!!!!!!!!!!!!!!! با سس و فلفل زیااااااااااااااد !!!!!!! سحر میگفت: منو از کلاس کشوندید بیرون بیام سمبوسه بخورم؟؟؟؟؟؟؟ گفتم کلاسو بیخیال!!! سمبوسه رو بچسب!!!

باد میومد شدییییییید !! پر سر و صورتمون کرده بود سس !!! شلوار من! چادر سحر! مقنعه ی سمیرا!! همه سسی شده بودن!!! به حددددددددی خندیدیم که دل درد گرفتیم! باد که میومد نمیذاشت فلفل بریزیم روی سمبوسه بعد من میرفتم زیر نیمکتی که روش نشسته بودیم فلفل میریختم روش و درمیومدم بیرون!!! اصن یه وضی!! 

خیلی چسبید! خیلی خوش گذشت! اون یک ربع واقعن بهمون چسبید!! وقتی هم برگشتیم کلاس سحر دیگه تموم شده بود!!!!!

ما هم که رفتیم سر کلاس من یه نگاهی به سمیرا انداختم گفتم: پس چرا مقنعه ت سسی شده؟؟؟؟ اونم یه نگاهی به من انداخت گفت: تو چرا اینجوری شدی؟؟؟؟؟؟؟ نگا گوشه ی چادرت!! نگا شلوارت !!!!! ولی دیگه استاد " ه " اومده بود سر کلاس و ما نمیتونستیم بریم بیرون لباسامون رو تمیز کنیم!! من همش دستم به چادرم بود که نره کنار و شلواری که سسی شده نمایان بشه !!!!

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۴/۱۲/۲۰
دختری از دیار فرزانگان

نظرات  (۳)

اوف من اصلا غذای تند نمیتونم بخورم :)))
چقدر خوب که انقدر خوش گذشته و خندیدید :)))
پاسخ:
من عاااااااااااشق غذای تندم!!!
:))) عالی بود!!
چقدر تمیز ماشالله:))))
منم دلم خواس خو:-D 
نوش جونتوووون:-) 
پاسخ:
:))))))))))
به جای تو هم میخورم!!!
مرسی :))))))
من عاشق سمبوسه با سس تندم ^^
سال نو مبارکت باشه هم استانی :))))
پاسخ:
منم همینطور!!!
مرسی، سال نو شما هم مبارک باشه:)))

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">